به گزارش "راهبرد معاصر"؛ احزاب سیاسی، کلیدواژه ای که اگر پایه های شکل گیری ان به درستی نهادینه نشود، آسیب های جدی برای ساختارهای سیاسی کشور به ارمغان می اورد. در ایران نیز احزاب به شکل ضعیف شده و در قالب جریان های سیاسی طی الطریق می کنند. ارائه وعده ها و سوار شدن بر موج مطالبات مردم و در نهایت عدم پاسخگویی و فرافکنی به اصلی ثابت در بین جریان های سیاسی کشور بدل شده، چراکه اساسا مقوله حزب در ایران به شکل ناقص الخلقه ای متولد شده است.
امروزه روز نیز بیشترین مسئولیت ها در خصوص وضع موجود بر عهده جریان کارگزاران، طیف اعتدال و توسعه و همچنین جریان اصلاحات است، اما شوربختانه به جای ورود به میدان پاسخگویی و شفاف سازی مسیر فرافکنی و شانه خالی کردن از بار مسئولیت را در دستور کار قرار داده اند. از دگرسو، دمل شکاف بین این جریان های سیاسی با وجود کتمان های مکرر اما این روزها سر باز کرده و مبدل به گسل اختلاف و تشت آرا در این مجموعه شده است.
بعد از جلسه سوال از رئیس جمهور بود که کارگزاران در بیانیهای نظرات خود را درباره مدیریت کشور ابراز کرد. در بخشی از این بیانیه به شدت نسبت به حفظ محمد باقر نوبخت در سازمان برنامه و بودجه از دولت انتقاد شد: "با وجود آنکه انتظار میرفت در دولت دوم دکتر روحانی هماهنگی و کارآمدی ستاد اقتصادی دولت بیشتر شود، اما اصرار بر حفظ رئیس سازمان برنامه و بودجه سبب شد این اصلاح ضروری رخ ندهد. ما به جدّ معتقدیم سازمان برنامه و بودجه مغز متفکر اقتصادی دولت است و به همین علت برای اصلاح عملکرد دولت نیازمند به تغییر در این مدیریت و تنظیم دو نهاد دولتی دیگر؛ بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و نیز وزارتخانههای دیگر مانند وزارت صمت با این سازمان هستیم."
این انتقادات در حالی مطرح شد که محمدباقر نوبخت، فرد شماره یک طیف اعتدال و توسعه است که دبیرکلی آن را نیز بر عهده دارد. شخصی که این روزها بیشترین قربات را با حسن روحانی دارد و شاید به همین دلیل است که با وجود تاکید مکرر کارشناسان اقتصادی مبنی بر لزوم ایجاد تغییر در بدنه مدیریت اقتصادی، حتی ذهن روحانی هم نسبت به تغییر نوبخت کشیده نمی شود.
اختلاف بین کارگزاران و اعتدال و توسعه در حالی رخ می دهد که هر دو طیف سیاسی بیشترین قرابت فکری و ایدئولوژیک را با هاشمی رفسنجانی دارند. کارگزارانی ها سال 74 رسما فعالیت خود را آغاز کردند و اعتدال و توسعه نیز در سال 78 و توسط محمد قوچانی روزنامه نگار سرشناس اصلاح طلب تاسیس شد. در آن زمان بود که قوچانی اعتدال و توسعه را به بال راست و کارگزاران را به بال چپ هاشمی رفسنجانی منتسب کرد. دو طیف سیاسی که سیاست های خود را از ان زمان منطبق با تئوری های لیبرالی و نئولیبرالی پیش بردند، به همین دلیل است که کارگزارانی ها ارائه برچسب "لیبرال" را به دولت روحانی برنمی تابند. آن ها در این بیانیه ی انتقادی لیبرال بودن سیاست های اقتصادی دولت را به چالش کشیدند و ضمن القای فروپاشی دولت روحانی، تاکید کردند: "متاسفانه گرچه برخی میکوشند دولت مستقر را یک دولت تکنوکرات معرفی کنند، لکن کابینه آقای روحانی آکنده از بوروکراتهایی است که جز به حفظ نظام ناکارآمد اداری موجود کشور و ارائه گزارشهای مثبت از نهادهای پاییندست به نهادهای بالادست نمیاندیشند."
همین بیانیه سبب شد تا واکنش شدید اللحن اعتدال و توسعه خیلی زود فضای سیاسی کشور را درگیر بازی های جناحی و سیاسی کند. "برخی از مخالفان دکتر نوبخت که گویا حضور ایشان در سازمان برنامه و بودجه را مانع و مزاحم منافع خود میبینند، همچنان با بهانههای مختلف به حملات خود علیه ایشان ادامه میدهند. به آقای حسین مرعشی پیشنهاد میشود که بهجای وقت تلف کردن بابت حملات گوناگون به آقای نوبخت، کمی از دلایل پشتپرده این همه عصبانیت و هجمه به آقای نوبخت را توضیح دهند و با شفافیت بگویند که نقش و سهم دوستانشان در دریافت ارز دولتی چگونه و چه میزان است؟ بر اساس تصمیم و درخواست دولت، روشن کنند که این ارزها را اگر گرفتهاند، چه کردهاند؟"
نام حسین مرعشی رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران در حالی در بیانیه اعتدال و توسعه یاد می شود که او در گفت و گویی تاکید کرده بود: "هرکس از آقای نوبخت در شرایط کنونی حمایت کند، آیندهای در سیاست ایران نخواهد داشت." مرعشی حزب اعتدال و توسعه را حزبی بیهنر دانست که میخواهند مسئله آقای نوبخت را سیاسی کنند. شاید تاختن مرعشی بر نوبخت یکی از دلایل عصبانیت عیان در بیانیه اعتدال و توسعه است تا افکارعمومی با بی تفاوتی و بی میلی شاهد درگیری های درون حزبی بال های چپ و راست هاشمی باشند.
درگیری بین اعتدال و توسعه درگیری بر سر چهره های شاخص در دولت و در راستای منافع سیاسی آینده است. جهانگیری چهره مورد حمایت کارگزاران و نوبخت و به ویژه واعظی چهره های مورد حمایت اعتدال و توسعه هستند. تاختن این دو جریان بر پیکره یکدیگر چیزی جز حفظ منافع در سپهر سیاسی و همچنین، دستیابی به مطامع حزبی نیست. کارگزاران که به نوعی پدرخوانده دولت روحانی محسوب می شود، در این نبرد سیاسی دست برتر را از حیث موقعیت اقتصادی و اثرگذاری در بین جریانات سیاسی کشور نسبت به دوستان دیروز و رقبای امروز اعتدال و توسعه دارند.
همین عامل سبب شده تا آن ها نسبت به توفیق گزینه و یا گزینه های مدنظرشان در کارزارهای انتخاباتی امیدوارتر باشند. این در حالیست که در چنین شرایطی و پس از ناکامی روحانی در اقناع افکارعمومی و نمایندگان ملت در برابر 5سوال مطرح شده بهترین مسیر فرار رو به جلو و مقصرتراشی از یاران قدیمی است که اتفاقا چهره شماره یکش، این روزها مورد هجمه رسانه های موافق و مخالف دولت قرار گرفته است. با این کار آن ها بدون پرداخت هزینه ای خود را از مظان اتهام نسبت به ایجاد وضع موجود مصون می دارند.
تاکید بر عدم رویکرد دولت نسبت به گزاره های لیبرالی و القای نرفتن دولت به سوی مختصات تکنوکرات برای این است تا دست این جریان برای شعارهای داغ انتخابات مجلس و در ادامه ریاست جمهوری باز باشد، این در حالیست که برخی چهره ای اثرگذار اقتصادی دولت و مشاورین روحانی منتسب به این جریان سیاسی هستند.
در این میان نکته ای که بیش از همه به چشم می آید عدم برنامه ای مشخص و نداشتن راهکار شفاف برای خروج از وضع موجود است؛ نه اعتدال و توسعه ای ها و نه کارگزاران در دعواهای سیاسی خود هیچ جایی برای مشکلات و دغدغه های مردم باز نکردند تا در این دوئل، بال های هاشمی عملا در پیشگاه مردم و افکارعمومی زمینه زمین زدن ایدئولوژی لیبرالی که هر دو دسته قویا بر شاخصه های آن تاکید دارند فراهم آید، ایدئولوژی ای که بنظر می رسد طی قریب به 30 سال اخیر امتحان خود را به بدترین شکل ممکن پس داده، چراکه در عمل نشان داده در سیاست گذاری های خود هیچ جایگاهی برای خدمت به مردم تعریف نکرده است.